اس ام اس لوکس
اس ام اس لوکس با شما
خرید شارژ ایرانسل همراه اول تالیا

زوجهای گرامی:

 

وقتی بوس هست گاز چرا؟!!!!!!! در مصرف گاز صرفه جویی کنیم….




یه بوسه یه حقه عاشقانست.برای وقتی که کلمات در بیان احساسات عاجز است . می‌بوسمت!

 




سلام ؛ من پستچی هستم با پست سفارشی واستون یه بوس فرستادن

اگه ممکنه لپ تون رو جلو بیارین تحویل بگیرین


 

persiandl3nter.ir the best website for download every thing wich you need it

بسی مستی در ان چشم سیاه است. مرا صد آفرین در هر نگاه است.

تبی از بوسه ی گرم تو دارم. بر این تب آتش لب ها گواه است




برو بشین رو پشت بوم،روتو بکن به آسمون،در جهت وزش باد،یه بوس فرستادم برات





تاریخ: 23 آبان 1389برچسب:,
ارسال توسط تیکا

دیوارها اگر چه متهم به ایجاد فاصله هستند ، اما این دستان دیوار ساز ما است که تبرئه می شوند .
 


/>

عشق و محبت ، مشکلات ظاهرا حل نشدنی را از سر راه بر می دارند و غیر ممکن را ممکن می سازند .
 


/>

یادمان باشد ، لابلای ابرها تکه ای رنگین کمان پنهان کرده ایم تا فردا روزگارمان را سیاه و سفید نگذرانیم .



/>

سرزنشم مکن اگر از همه پا کشیده ام ، طبع لطیف آدمی ، با همه سر نمی کند .

 

 

[برای مشاهده ادامه اس ام اس های عاشقانه ، روی ادامه مطلب کلیک کنید





تاریخ: 23 آبان 1389برچسب:,
ارسال توسط تیکا

یه روز دل نشست با خود گفت از این به بعد سنگ میشی ، سنگ شد و پیشه سنگا نشست اما عاشق یه سنگ دیگه شد .
 


/>

چون به کام دل نشد دستی در آغوشت کنم / میرم تا در غبار غم فراموشت کنم / سر در آغوش پشیمانی گذارم تا تو را / ای امید آتشین با گریه خاموشت کنم .
 


/>

هر که عاشق شد جفا بسیار می باید کشید / بهر یک گل منت از صد خار می باید کشید / من به مرگم راضیم اما نمی آید اجل / بخت بد بین ، از اجل هم ناز می باید کشید .


 
/>

هنوز برام عزیزی / هنوز برام همونی / به خاطر تو میرم / می خوام اینو بدونی .

 





تاریخ: 23 آبان 1389برچسب:,
ارسال توسط تیکا

ای نشسته درخیال من، فراموشم مکن

با فراموشی و تنهایی، هم آغوشم مکن

زندگانی می کنم چون شعله با خود سوختن

زنده ام با سوز و ساز خویش، خاموشم مکن

هر چه می خواهی بکن اما فراموشم مکن



 

 

معمولا آدما از اینکه بعد از مرگ فراموش بشن وحشت دارن

ولی چه سخته زنده باشی و فراموش بشی . . .


 

 


 

 

خواستم خودمو گول بزنم ؛ همه ی خاطراتم رو انداختم یه گوشه ای و گفتم

فراموش ؛ یه چیزی ته قلبم خندید و گفت : یادمه



اگر میخوای فراموشت کنم به آدرس زیر مراجعه کن

w w w.توخواب ببینی .com !



 

 

 

دوست دارم بمیرم و سیاه پوشت کنم، دوست ندارم بمانم و فراموشت کنم.

 

 




تاریخ: 23 آبان 1389برچسب:,
ارسال توسط تیکا

با تو بون قصه ی شیرینی است به وسعت تلخی و تنهایی و داشتن تو فانوسیست به روشنایی هرچه تاریکی .
 




به وسعت ندیدن نگاهت خسته ام ، چگونه بشکنم ثانیه های سنگین دوریت را .
 





این سینه همیشه راز دارد انگار / همواره به تو نیاز دارد انگار / رفتی که رها شوی ز دستم اما / این رشته سر دراز دارد انگار .

 




پر از دلشوره ام ، بی تاب و دلگیرم / کجا ماندی که من بی تو / هزاران بار ، در هر لحظه میمیرم .





تاریخ: 23 آبان 1389برچسب:,
ارسال توسط تیکا

مست عشقم مست شوقم مست دوست / مست معشوقی که دنیا دست اوست .

 

 



تحفه یافت نکردم که فدای تو کنم ، یک سبد عاطفه دارم ، همه ارزانی تو .
 




کسی باش که عمری با تو بودن ، یک لحظه ، و لحظه ای بی تو بودن ، یک عمر باشد .

 



می دونی بهترین واحد پول دنیا چیه ؟ تومن ! چون هم تو توش هستی هم من .

 

 


 





تاریخ: 23 آبان 1389برچسب:,
ارسال توسط تیکا

به خدا عشق به رسوا شدنش می ارزد / و به مجنون و به لیلا شدنش می ارزد

دفتر قلب مرا وا کن و نامی بنویس / سند عشق به امضا شدنش می ارزد

گرچه من تجربه‌ای از نرسیدن‌هایم / کوشش رود به دریا شدنش می ارزد . . .

.

.

.

خوشبختی را در همین لحظه باور کن ، لحظه ای که دلی به یاد توست . . .

.

.

.

اگه عاشقی همش کار دله ، پس چرا من همه اش

فکرم

ذهنم

هوشم

حواسم

پیش توست . . . ؟

.

.

.

باور کن آن “میم” مالکیتی که به آخر اسمم اضافه میکردی

بزرگترین و زیباترین عاشقانه ای بود که شنیده ام . . .

.

.

.

قشنگترین نگاهم را برایت کنار گذاشتم تا بدانی با تمام وجود دوستت دارم . . .

.

.

.

باز باران بارید خیس شد خاطره ها /  مرحبا بر دل ابری هوا

هر کجا هستی باش آسمانت آبی / و تمام دلت از غصه ی دنیا خالی . . .

.

.

.

حالا که قرار نیست دیگر حوا ی من باشی

به چه امیدی آدم شوم ؟

.

.

.

این فاصله ها که بین ما بسیارند / از بودن ما کنار هم بیزارند

یک روز برای دیدنت می آیم / اما اگر این فاصله ها بگذارند . . .

.

.

.

آنقدر دور شده ای که

چشمانم حتی خواب آمدنت را هم نمی بینند . . .

.

.

.

بوسه هایت انار را می ترکاند ، نفس هایت سیب را می رساند ، آغوشت ابر را می باراند

پاییزترینی تو !

.

.

.

عمقِ چشم هات

قصه ی هزار و یک شبِ یلداست

تمام نمی شود هر چه می خوانم . . .

.

.

.

کار سختی ستْ دوست نداشتنِ تو

باید برای خودم

کار دیگری دست و پا کنم . . .

.

.

.

از ابتدای آن روز که شامگاهش باران بر گونه های تو بارید من گمشده ام . . .

.

.

.

طوری که دل تو خواست باشم، نشدم / دلخواه دل تنگ خودم هم نشدم

حوا تو به خانه بهشتی برگرد / من هم متاسفم که آدم نشدم . . .

.

.

.

بگذار دیوانه صدایم کنند!

بگذار بگویند مجنون!

فرقی نمی کند!

من تمام هویت خود را

از زمانی که اسمم را دیگر صدا نزدی

از یاد برده ام!

 

.

.

.

من هنوز در انتظار این هستم

که تو از “هرگز” خود بازگردی . . .

.

.

.

مراقب شادی توام همچنان که تو پاسبان شادی منی

در آرامش نخواهم بود اگر در آرامش نباشی . . .

.

.

.

نگاه تو سیب است

و من نیوتنی بیچاره

بی خواب از کشف جاذبه . . .

.

.

.

نکند قاصدکی را که برایم فرستادی بازیچه دست کودکی بازیگوش شده

که اینچنین دل تنگم بی خبر مانده ؟

.

.

.

قلبم آسمون میشه به شوق خوابیدن ستاره ی وجودت

کاش از میون همه ی ستاره ها سهیل نشی . . .

.

.

.

ستاره‏ها نهفتم در آسمان ابرى

دلم گرفته ، اى دوست ! هواى گریه با من . . .‏

گر از قفس گریزم کجا روم ، کجا، من؟

.

.

.

دیدی دلم شکست؟

دیدی چه بی صدا دل پر ارزوی من

از دست کودکی که ندانست قدر آن افتاد بر زمین

دیدی دلم شکست ؟

.

.

.

من همه نیلوفران را فرش راهت میکنم / من جهانی را فدای یک نگاهت میکنم . . .

.

.

.

در گلستانوجودم تو بدان شمع منی / نازنینم این را بدان همیشه در قلب منی . . .




تاریخ: 21 آبان 1389برچسب:عشقولانه,
ارسال توسط تیکا

شما یادتون نمیاد، کاغذ باطله و نون خشکه میدادیم به نمکی ، نمک بهمون میداد بعدش هم نمک ید دار اومد که پیشرفت کرده بود نمک ید دار میداد، تابستونها هم دمپایی پاره میگرفت جوجه های رنگی میداد.

شما یادتون نمیاد، آخر همه فیلم ویدئو‌ها شو ضبط میکردن.

شما یادتون نمی یاد، بچه که بودیم می خواستیم بریم حموم باید 1 ساعت قبل بخاری تو حموم روشن میکردیم.

شما یادتون نمیاد، کیک می خریدیم پونزه زار. کاغذ زیرش رو هم می جویدم!

شما یادتون نمیاد آسیاب بشین میشینم، آسیاب پاشو پامیشم، آسیاب بچرخ میچرخم، آسیاب پاشو،پا نمیشم؛ جوون ننه جون، پا نمیشم؛… جوونه قفل چمدون،پامیشم..آسیاب تند ترش کن، تندتر تندترش کن!

شما یادتون نمیاد موقع امتحان باید بین خودمون و نفر بغلی کیف میزاشتیم رو میز که تقلب نکنیم.

شما یادتون نمیاد؛ جمعه شبا سریال جنگجویان کوهستان رو، فرداش همه تو مدرسه جوگیر بودیم.

شما یادتون نمیاد ، پیک نوروزی که شب عید میدادن دستمون حالمونو تا روز آخر عید میگرفتن !

پیشنهاد میکنم ادامه مطلب رو از دست ندید...

 



ادامه مطلب...
تاریخ: 21 آبان 1389برچسب:,
ارسال توسط تیکا
ما ایرانی ها صبح در تهران از خواب بیدار می شویم. محل شرکت تجاری و مرکز خریدمان در دبی است؛
استعدادمان در تهران کشف شده، اما نبوغمان در اروپا شکوفا می شود؛
برای تحصیل به فرانسه یا لندن می رویم، اما چون از کار در اروپا خوشمان نمی آید، در ایالات متحده آمریکا کار می کنیم، و هر وقت بیکار شدیم برای گرفتن حقوق بیکاری به اروپای مرکزی می رویم؛
برنامه های تلویزیونی مان از لوس آنجلس پخش و در...

خرم آباد دریافت می شود. فیلم های مان را در بیابان های ایران می سازیم، اما در ونیز و پاریس و برلین آنها را نمایش می دهیم و از آنجا جایزه فیلمسازی می گیریم؛
در کلن طرفدار جمهوری و در تهران طرفدار سلطنت هستیم؛
مهم ترین مقالات سیاسی مان در اوین نوشته می شود، اما در پاریس خوانده می شود؛
از واشنگتن نامزد انتخابات می شویم، اما صلاحیتمان در تهران رد می شود، بنابراین در برلین انتخابات را تحریم می کنیم و در لندن تصمیم می گیریم رفراندوم برگزار کنیم؛
در هلند عضو پارلمان و در اسرائیل رئیس جمهور می شویم، در تهران با حکومت مخالفت می کنیم، در عراق با حکومت می جنگیم، اما در لبنان از حکومت دفاع می کنیم؛

در تهران کنسرت موسیقی راک برگزار می کنیم، ما در فرانکفورت کنسرت موسیقی سنتی مان با استقبال آلمانی ها روبرو می شود؛

در آنکارا در کنسرت موسیقی پاپ ایرانی شرکت می کنیم، اما در آنتالیا می رقصیم، در کانادا برنده مسابقه ملکه زیبایی می شویم، حقوق زنانمان در مشهد نقض می شود، اما در سوئد از حقوق زنان دفاع می کنیم؛
ولیعهدمان در امریکاست، ملکه مان در یکی از شهرهای فرانسه زندگی می کند، رئیس جمهور سابقمان در پاریس زندگی می کند، رئیس قوه قضائیه مان متولد عراق است، در عوض نخست وزیر عراق سالها در ایران زندگی می کرد و رئیس جمهور اسرائیل متولد ایران است؛
در ایران زندگی می کنیم، در ترکیه تفریح می کنیم، در آمریکا پولدار می شویم و برای مرگ به ایران برمی گردیم.


تاریخ: 21 آبان 1389برچسب:,
ارسال توسط تیکا

داریوش در ۱۵ بهمن سال ۱۳۲۹ خورشیدی درتهران بدنیا آمد، او سالهای اولیه عمر خود را در میانه، کرج و کردستان سپری کرد.

استعداد خدادادی او در ۹ سالگی و در زمانی که برای اولین بار برروی صحنه سن مدرسه قرار گرفت آشکار شد و در ۲۰ سالگی توسط حسن خیاط باشی از تلویزیون ایران به مردم معرفی شد و با ترانه افسانه و جاوید"بمن نگو دوست دارم" در قلب مردم جای گرفت.

داریوش هرگز با عقاید تحمیلی به اجتماع خود سازگار نبود، ترانه های او حاصل اشعار و موسیقی انسانهایی وارسته چون شاملو، نادرپور، جنتی عطایی، قنبری و بیات است.
این موضوع سبب گشت تا ترانه های او در رابطه با عشق، صلح، آزادی و عدالت سروده شوند.

پس از انقلاب دیگر عرصه ای برای داریوش و هنرش نبود ازاینرو وی از سرزمین مادری خود کوچ کرد.

کارهای او شامل بیش از ۳۰۰ ترانه در ۳۵ آلبوم است.

داریوش کنسرتهای بیشماری را در تالارهای بزرگ جهان چون notably Wembley (لندن)،Carnegie Hall (نیویورک)، Kennedy Center (واشنگتن دی سی)، Koncertos (استکهلم)، Greek Theater )لس انجلس) و Universal Amphitheater (لس آنجلس) به اجراء درآورده است.

داریوش در هنر عکاسی نیز صاحب سبک است، همچنین در دو فیلم سینمایی "یاران" و "فریاد زیرآب" نیز ایفای نقش نموده.
او در فستیوال موسیقی، فیلم و رسانه های تصویری که چندی پیش در بحرین برگذار شد بعنوان نماینده سبک معاصر و منحصر بفرد موسیقی ایران این سبک را به جهان معرفی کرد و برنده بالاترین نشان صلح گشت.




تاریخ: 21 آبان 1389برچسب:,
ارسال توسط تیکا
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

Alternative content


Google Groups
عضویت در گروه تیکا
Email:
بازدید از گروه