
هر چند کسی میان ما حــایل نیست / اما نگهت به سوی من مـــایل نیست
گفتم قسمت دهم ، ولی می گـو یند / چشم تو به هیچ مذهبی قایل نیست...
ღ♥ღ
از لحظه های طی شده حظی نبرده ایم / خودرا به دست شاید و اما سپرده ایم
بشمار لحظه لحظه ی عمر گذشته را / هر چند ســـــال بود همانقدر مرده ایم...
ღ♥ღ
بـــا زیر مخالفی بگـــو بـم بشو م / لبخند بزن مقـــــابلت خم بشـو م
تو یک کلمه بگـــو که حـوّای منی / من امضا می دهم که آدم بشوم...
به گزارش خبرنگار «تابناک اجتماعی»، محققان بریتانیایی در این تحقیق به بررسی موادی مانند الکل، کوکائین، هروئین، اکستازی و ماریجوانا پرداخته و آنها را بر اساس قدرت تخریبشان برای شخص مصرف کننده و همچنین برای جامعه رده بندی کردند.
معیارهای مد نظر در این تحقیق مانند میزان ایجاد اعتیاد و آسیب رسانی به بدن انسان در کنار موارد دیگری مانند آسیب به محیط زیست، فروپاشی خانوادهها و تحمیل هزینههای اقتصادی مانند هزینههای بهداشتی، خدمات اجتماعی و زندان بوده است.
هروئین، کراک و شیشه مرگبارترین مواد لقب گرفتهاند اما با در نظر گرفتن تأثیرات گستردهتر اجتماعی بر جامعه و هم بر فرد الکل، هروئین و کراک و کوکائین مرگبارترین مواد بودهاند. به طور کلی هم الکل در رده نخست مرگبارترین مواد قرار گرفته و پس از آن هروئین، کوکائین، ماریجوانا و LSD در ردههای بعدی جای گرفتند.
هزینه انجام این تحقیق از سوی مرکز مطالعات جرایم و عدالت بریتانیا پرداخت شده و روز دوشنبه در مجله پزشکی لنست منتشر شده است.
محققان معتقدند اختصاص این میزان امتیاز به الکل به دلیل استفاده گستردهتر از آن و پیامدهای ویرانگر آن نه تنها برای مصرف کننده بلکه برای اطرافیان اوست.
«ویم فن دن رینک» استاد روانشناسی و اعتیاد دانشگاه آمستردام میگوید: فقط کافی است به مسائلی فکر کنید که در اثر مصرف الکل در یک مسابقه فوتبال پیش میآید.
مصرف بیش از حد الکل تقریبا باعث آسیب رساندن به همه سیستمهای بدن میشود. این ماده همچنین با میزان بالاتر مرگ مرتبط بوده و درصد بیشتری از جرایم را نیز نسبت به هر ماده مخدر دیگری از جمله هروئین به خود اختصاص میدهد.
اما کارشناسان معتقدند غیرقانونی کردن الکل کاری غیرعملی و نادرست است. لسلی کینگ، مشاور مرکز مانیتورینگ مواد و الکل اروپا و یکی از نویسندگان این تحقیق میگوید: ما نمیتوانیم به ممنوعیت الکل روی بیاوریم و به روزهای گذشته بازگردیم. الکل قویاً در فرهنگ ما ریشه دوانده و بیرون نخواهد رفت.
کینگ گفت: کشورها باید مصرف کنندگان مشکل دار را هدف قرار دهند و نه اکثریت گستردهای از مردم را و در این زمینه دولتها باید به برنامههای آموزشی و افزایش قیمت الکل به طرزی روی بیاروند که این ماده زیاد در دسترس نباشد.
محققان در این تحقیق به کشورها توصیه کردهاند که طبقهبندی مواد در کشورهایشان را مورد بازبینی قرار دهند. برای مثال سال گذشته در بریتانیا مجازات داشتن ماریجوانا افزایش یافت.
فن دن برینک میگوید: چیزی که دولتها تصمیم به غیرقانونی بودن آن میگیرند همیشه مبتنی بر علم نیست و به عقیده وی، ملاحظات موجود در مورد سود و مالیات کالاهایی مانند مشروبات الکلی و دخانیات میتواند بر تصمیم دولتها برای قانونمند کردن استفاده از این مواد تأثیرگذار باشد.
امیدوارم جوانان باغیرت ایران زمین از این بلایا در امان بمانند...
برای دیدن باقی عکس ها به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...
“مهران الف” در یادداشتی تاسف انگیز با بیان جزئیاتی از زندگی شخصی خود، اینگونه از همسر بازیگرش سخن گفته است. بخشی از این یادداشت که نسخه ای از آن در اختیار آتی نیوز قرار گرفته به این شرح است:
۵ سال است خانم “س .ق” همسر قانونی من است. همیشه به نیکی از من یاد کرده و در چند مصاحبه اش در نشریات مختلف گفته” اگر همسرم اراده کند یا اجازه ندهد دیگر بازی نمی کنم و هنرپیشگی را تا جایی ادامه می دهم که به زندگی شخصی ام لطمه وارد نشود. همسرم همواره مشوق و پشتیبانش بوده ! ”
اما اکنون دیگر من موافق بازیگری همسرم نیستم. پس از پخش سریالی از شبکه سه که باعث شهرتش شد رفتارش تغییر کرد و اکنون شش ماه است که من از ایشان خبری ندارم!
به دادگاه حمایت از خانواده هم مراجعه کردم و از او شکایت کردم اما چون من مشوق ایشان بوده ام و به او اجازه کار داده ام تقاضای من برای ممنوع الکار شدن زنم رد شد. با این حال از نظر شرعی و قلبی دیگر راضی نیستم زنم بازیگری کند.
اکثر تهیه کننده ها وقتی در جریان این موضوع قرار گرفتند با من همکاری کردند و از همسرم در سریال ها و فیلم ها استفاده نکردند به غیر از تهیه کننده فیلم “د” که با من برخورد بدی هم داشت.
جالب اینکه همسرم در مصاحبه هایش می گوید دیپلم دارد. به من بگویید او از کدام دبیرستان دیپلم گرفته است؟
در حال حاضر تصمیم گرفته ام از همسر هنرپیشه ام جدا شوم و او را طلاق خواهم داد و در این مدت نیز حضور در دادگاههای مختلف وقتی به او نمی داد که مصاحبه کند.
نامه ام را با این جمله به پایان میبرم که “پروانه ها فراموش می کنند روزی کرم بوده اند.”
- یک زن هرگز از ابراز عشقهای مرد زندگیش خسته نخواهد شد.به زبان آوردن دوستت دارم موجب میشود که زن به عشق واقعی مرد زندگیش پی ببرد و آن را احساس کند.
- یک زن به دریافت عاشقانه چند شاخه گل ، هدایای کوچک و ابراز عشقهای بی اختیار ، عشق میورزد.
- زمانی که مردی به زنی چند شاخه گل تقدیم میکند و یا یادداشت های عاشقانه اش را نثارش میدارد ، به آن زن اجازه میدهد تا بداند تا چه اندازه منحصر به فرد است.
- وقتی زنی عاشق میشود ، احساس زیبایی و زنانگی در او به چندین برابر میرسد.
- نوازش یک زن به او قدرت و انگیزه برای زندگی کردن میبخشاید.
- یک زن همیشه دوست دارد از عشق همسرش نسبت به خودش مطمئن شود...
برای خواندن ادامه متن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...
هنگامی که سرگرم این کار بود، ماشین دیگری به سرعت ازروی مهره های چرخ که در کنار ماشین بودند گذشت و آنها را به درون جوی آب انداخت و آب مهره ها را برد.
مرد حیران مانده بود که چکار کند. تصمیم گرفت که ماشینش را همانجارها کند و برای خرید مهره چرخ برود
در این حین، یکی از دیوانه ها که از پشت نرده های حیاط تیمارستان نظاره گر این ماجرا بود، او را صدا زد و گفت: از ٣ چرخ دیگر ماشین، از هر کدام یک مهره بازکن و این لاستیک را با ٣ مهره ببند و برو تا به تعمیرگاه برسی. آن مرد اول توجهی به این حرف نکرد ولی بعد که با خودش فکر کرد دید راست می گوید و بهتر است همین کار را بکند.
پس به راهنمایی او عمل کرد و لاستیک زاپاس را بست.
هنگامی که خواست حرکت کند رو به آن دیوانه کرد و گفت: «خیلی فکر جالب و هوشمندانه ای داشتی.
پس چرا توی تیمارستان انداختنت؟
دیوانه لبخندی زد و گفت: من اینجام چون دیوانه ام. ولی احمق که نیستم!
روزي روبرت دوونسنزو گلف باز بزرگ آرژانتيني، پس از بردن مسابقه و دريافت چك قهرماني لبخند بر لب مقابل دوربين خبرنگاران وارد رختكن مي شود تا آماده رفتن شود.
پس از ساعتي، او داخل پاركينگ تك و تنها به طرف ماشينش مي رفت كه زني به وي نزديك مي شود. زن پيروزيش را تبريك مي گويد و سپس عاجزانه مي افزايد كه پسرش به خاطر ابتلا به بيماري سخت مشرف به مرگ است و او قادر به پرداخت حق ويزيت دكتر و هزينه بالاي بيمارستان نيست.
دو ونسنزو تحت تاثير حرفهاي زن قرار گرفت و چك مسابقه را امضا نمود و در حالي كه آن را در دست زن مي فشرد گفت: براي فرزندتان سلامتي و روزهاي خوشي را آرزو مي كنم.
يك هفته پس از اين واقعه دوونسنزو در يك باشگاه روستايي مشغول صرف ناهار بود كه يكي از مديران عالي رتبه انجمن گلف بازان به ميز او نزديك مي شود و مي گويد: هفته گذشته چند نفر از بچه هاي مسئول پاركينگ به من اطلاع دادند كه شما در آنجا پس از بردن مسابقه با زني صحبت كرده ايد. مي خواستم به اطلاعتان برسانم كه آن زن يك كلاهبردار است. او نه تنها بچه مريض و مشرف به مرگ ندارد، بلكه ازدواج هم نكرده. او شما را فريب داده، دوست عزير!
دو ونسزو مي پرسد: منظورتان اين است كه مريضي يا مرگ هيچ بچه اي در ميان نبوده است؟
بله كاملا همينطور است.
دو ونسزو مي گويد: در اين هفته، اين بهترين خبري است كه شنيدم.

__________________________
چون به کام دل نشد دستی در آغوشت کنم / میرم تا در غبار غم فراموشت کنم / سر در آغوش پشیمانی گذارم تا تو را / ای امید آتشین با گریه خاموشت کنم .

__________________________
هر که عاشق شد جفا بسیار می باید کشید / بهر یک گل منت از صد خار می باید کشید / من به مرگم راضیم اما نمی آید اجل / بخت بد بین ، از اجل هم ناز می باید کشید .
__________________________
هنوز برام عزیزی / هنوز برام همونی / به خاطر تو میرم / می خوام اینو بدونی .

__________________________
بی تو بودن کار من نیست ، تا دلت نرفته بر گرد .
__________________________
من که جاشو پر نکردم ، شاید اصلا نمی دونه / آی به گوشش برسونید ، یکی این جا نگرونه .
__________________________
مگذار گذشت در دلت گم بشود / مجذوب تلسم سیب و گندم بشود / مگذار زندگی به این شیرینی قربانی یک سوء تفاهم بشود / مجنون اگر از آتش لیلی سرخ است / یا لاله اگر به هر دلیلی سرخ است / شرح دل ما حیف است که پنهان باشد / این صورت ما به ضرب سیلی سرخ است .
__________________________
بهترین ترانه رو من از چشمای تو می سازم / تو قمار زندگیمون تو نباشی من می بازم / با تو من مالک دنیام / بی خیال غربت غم بی خیال نور فردام .
__________________________
منطق عشق منطق عشق ، منطق دلیل و برهان نیست ، منطق صغری و کبری نیست ، منطق علت و معلول نیست ، منطق عاشق و معشوق است ، منطق امید و آروز ، منطقی که فقط عشاق به آن استناد می کنند و عقلا به مضحکه بر مجلس عقل ، و من بر همان منطق تو را می پرستم و می ستایم .
__________________________
چه گریزیست ز من ، چه شتابیست به راه !
حاج آقا میگه : چندتا مورد داشت!
1. یزید ظالم بود نه کسکش
2. حر به یزید کیر نزد ؛ پشت کرد
3. 72 تن به گا نرفتن ؛ شهید شدن
4. ظهر عاشورا هوا گرم بود ، نه تخمی!