حیف نان میره استادیوم ، توی موج مکزیکی غرق می شه!
.
حیف نان مي خواسته هواپيما دزدي کنه. ميره به خلبانه ميگه برو لندن يارو ميگه نمي رم. حیف نان ميگه خب برو دبي. يارو ميگه نميرم. حیف نان می گه بابا حد اقل بده يه بوق بزنيم.
.
.
حیف نان ميخواست سواره گاوش بشه گاوه مو مو ميکرده حیف نان ميگه خفه شو اول مو بعد تو!
.
عضویت در گروه تیکا و دریافت آخرین پیامک |
بازدید از گروه |
نظرات شما عزیزان: